در شهر«میانه» نوجوانی باهوش تمام کتابهای استادش را آموخته و چشم بسته آن ها را برای دیگر شاگردان می خواند. استادش به او گفت به یک شرط می گذارم در امر آموزش دادن مرا کمک کنی. شاگرد پرسید چه امری؟ استاد گفت آموزش بده اما نصیحت مکن. شاگرد گفت: چرا نصیحت نکنم؟ استاد پیر گفت: دانش در کتاب هست اما پند آموزی احتیاج به تجربه و زمان دارد که تو آن را نداری زیرا خرد نتیجه باروری دانش و تجربه است. شاگرد گفت: درس بزرگی به من آموختید، سعی می کنم امر شما را انجام دهم. ارد بزرگ اندیشمند نامدار کشورمان می گوید: سرایش یک بیت درست از زندگی، نیاز به سفری، هفتاد ساله دارد. گفته می شود سالها گذشت و تا استاد زنده بود آن شاگرد، کسی را اندرز نمی داد.


من تلاش میکنم پس هستم استاد ,شاگرد ,امر ,آموزش ,دانش ,نصیحت ,شاگرد گفت ,را انجام ,انجام دهم ,شما را ,امر شمامنبع

داستان کوتاه آموزنده26

داستان کوتاه آموزنده25

داستان کوتاه آموزنده24

داستان کوتاه آموزنده23

داستان کوتاه آموزنده22

داستان کوتاه آموزنده21

داستان کوتاه آموزنده19

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبسايتی برای همه سایت ثبت نام یارانه طرح حمایتی دولت | آموزش و نحوه ثبت نام طرح معیشتی بنزین آبان 98 زمستان drwebmaster اُلگا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. فروش اینترنتی نایلون حبابدار ضربه گیر پرسش مهر رئیس جمهور دانلود آهنگ انجمن دانشجویان